در این مقاله، یاد میگیریم که ترکیب بندی چیست و نحوه استفاده از آن را برای ایجاد تصاویر چشم نواز و منحصر به فرد توضیح خواهیم داد. بنابراین چه یک عکاس مبتدی باشید که اصول اولیه را یاد میگیرد یا یک عکاس با تجربهتر که میخواهد پیشرفت کند، برای یافتن برخی از مؤثرترین ابزارها، مفاهیم و دستورالعملهای ترکیببندی در دسترس، ادامه مطلب را بخوانید!
ترکیب بندی در عکاسی به موقعیت عناصر درون کادر، نحوه چیدمان و تعامل آنها با یکدیگر اشاره دارد؛ در واقع، ساختار بصری تصویر شما را نشان میدهد. ترکیب بندی عکس شما، بر نحوه درک آن توسط دیگران تأثیر می گذارد. هنگامی که انتخاب می کنید چه چیزی را در داخل کادر قرار دهید و چه چیزی را کنار بگذارید، هر عنصر را در کجا قرار دهید و ...، صحنه ای را با دید منحصر به فرد خود ثبت می کنید؛ ترکیب بندی به این معناست که چگونه یک هنرمند داستانی را در محدوده یک قاب بیان می کند.
این روزها همه یک دوربین دارند، بنابراین اینکه چگونه میتوانید به صورت بصری از چیزی که توسط تودهها درست در کنار شما عکاسی میشود عکس بگیرید، به تمایز کارتان از سایر عکاسان کمک میکند. امیدواریم که این موفقیت یا کسب و کاری را که به دنبال آن هستید به دست آورید. به همین دلیل مهم است که ترکیب بندی درست را در عکسهای خود رعایت کنید.
1. خطوط
هنگامی که دارید این نوشته را میخوانید ، به طور خودکار از بالا سمت راست شروع می کنید، سپس به سمت چپ تا انتهای خط ادامه می دهید. در عکاسی هم همین اتفاق می افتد. وقتی تصویری را می بینیم، در واقع آن را میخوانیم. چشم شما از یک عنصر به عنصر دیگر به منظور مشاهده جزئیات و درک داستانی که بیان شده است، میرود. اینجاست که خطوط اصلی وارد عمل می شوند: آنها چشم را در تصویر به سمت کادر و یا به سمت سوژه هدایت میکنند. خطوط پیشرو میتوانند مستقیم یا منحنی باشند. به عنوان مثال، یک خط پیشرو می تواند یک جاده منحنی باشد که در کوهستان گم میشود یا رودخانهای در تصویر شما باشد. خطوط آنها بینندگان را وادار می کنند تا جاده و رودخانه را در تصویر دنبال کند.
2. شکل و فرم
شکل و فرم عناصر دارای فرم سه بعدی دارای ارتفاع، عرض و عمق هستند. عکاسی یک نمایش سه بعدی از یک صحنه است، بنابراین در حالی که یک نقاشی ممکن است اشکال بیشتری در خود داشته باشد، یک عکس معمولاً فرم های بیشتری دارد. هر چه فرم جالب تر باشد، تصویر جالب تر است. فرمها می توانند هندسی مانند یک ساختمان مستطیلی یا یک آدم به عنوان یک شخص باشند. هر شکلی حس متفاوتی به عکس های ما میدهد؛ به عنوان مثال، مربع ها ثبات را نشان می دهند، در حالی که دایره ها باعث می شوند به حرکت و انرژی فکر کنید.به همین دلیل است که برای عکس گرفتن از گروه یک شرکت آنها را به شکل مربع یا مستطیل قرار میدهند، در حالی که افراد در پرترههای خانوادگی اغلب به صورت مثلث در کادر قرار میگیرند.
3.تضاد (کنتراست)
کنتراست به روشن یا تاریک بودن فضا یا سوژه در یک عکس و به سایه های سفید، سیاه و خاکستری اشاره دارد. زیبایی عکاسی این است که می توانید از سایه های سیاه و سفید برای ایجاد تصاویر قدرتمند استفاده کنید. اما تضاد تنها در تفاوت نور نیست و میتوانید از تضاد رنگ یا کنار هم قرار گرفتن دو سوژه متضاد (تضاد مفهومی) استفاده کنید.
4. فضا
نحوه قرار دادن فرم ها و اشکال در کنار هم فضای درون یک قاب را اشغال میکند. این چیدمان باعث تشکیل فضای خالی یا "منفی" اطراف اشکال میشود. مهم است که طبق قانون فضا، هنگامی که در حال عکاسی از شخصی که به سمت چپ راه میرود هستید ، باید او را در سمت راست کادر قرار دهید (و بالعکس). اما به یاد داشته باشید که برای هر قاعده استثنایی وجود دارد، به خصوص در مورد ترکیب بندی. بنابراین اگر میخواهید تنش ایجاد کنید یا بیننده را تحت تأثیر قرار دهید، سعی کنید قانون فضا را زیر پا بگذارید! نکته پیچیده در مورد ترکیب بندی این است که شما باید بسته به پیامی که میخواهید تصویر شما منتقل کند، قوانین را اعمال کنید یا آنها را زیر پا بگذارید.
5.رنگ
رنگها، احساسات و عواطف را به عکس وارد میکنند و بر تاثیر گذاری عکیس میافزایند؛ اما باید مراقب باشید که با بازی رنگها، توجه را از موضوع اصلی دور نکنید.
رنگها از سه بخش تشکیل شدهاند: 1. اشباع(Saturation) 2. شدت (Luminance) 3. رنگ (Hue)
«Hue» صرفاً نام رنگ است (به عنوان مثال قرمز، آبی، سبز و غیره). «Saturation» به اشباع رنگ که در تصویر چهقدر باشد و «Luminance» به درخشندگی رنگ )روشن یا تیره بودن) اشاره دارد. رنگ یک نکته کلیدی برای ترکیب بندی در عکاسی است. هارمونی رنگی در اطراف ما بسیار زیاد است که میتوان از آن بهترین استفاده را کرد.
می توانید از رنگ های مکمل برای ایجاد کنتراست و برجسته کردن سوژه خود استفاده کنید. و شما می توانید عناصر ظاهرا نامرتبط را که از طریق یک طرح رنگ متحد شده اند، گرد هم بیاورید. یک راه خوب برای یادگیری و درک پالتهای رنگی Adobe Color است که چرخه رنگی را برای رنگهای مکمل، رنگهای مشابه و ... به شما میدهد.
6. بافت
بافت به بخش قابل لمس چیزی اشاره دارد اما اجزای عکس قابل لمس نیستند پس بافت چیزی است در واقعیت احساس میشود. از آن میتوانید برای ایجاد کنتراست بین دو عنصر استفاده کنید - برای مثال یکی صاف و دیگری خشن. همچنین میتوانید از بافت برای ایجاد اشکال جالب و خطوط برجسته استفاده کنید. برای کار با بافتها باید نوع و جهت نور را در نظر بگیرید؛ نور وقتی که با شدت و از کنار می آید، بر بافت تأکید می کند اما نور ملایمی که از جلو می آید سطح را صاف نشان میدهد.
7. تعادل
اگر ترکیب خود را به دو نیم تقسیم کنید (بالا و پایین یا چپ و راست)، آیا احساس می کنید که آنها به هم تعلق دارند؟ آیا تعداد سوژهها در یک طرف بیش از طرف دیگر است؟ این سوالاتی است که باید از خود برای عکاسی بپرسید! این بدان معنا نیست که هر دو طرف عکس باید متقارن باشند اما اگر در یک طرف جسمی دارید که چشم بیننده را به خود جلب می کند، طرف دیگر باید چیزی داشته باشد که بیننده را به کل تصویر، نسبت به تصویر غالب یا بزرگتر، علاقه مند کند. تصاویر نامتعادل می تواند چشم بیننده را در یک طرف کادر نگه دارد، به جای اینکه به آنها اجازه دهد که کل تصویر و سوژه اصلی را ببیند.
8. تناسب
تناسب به اندازه اشیاء درون یک قاب اشاره دارد که با یکدیگر ارتباط دارند اما میتوان برای اغراق نسبت ها را با تغییر زاویه دوربین تغییر داد. عکاس همچنین میتواند سوژهها را به گونهای قرار دهد که تفاوتها را متناسب با فوکوس تصویر ایجاد کند.
در مقاله بعدی درباره دیگر قانونهای ترکیب بندی آشنا میشویم.